محمدیزدانی جندقی

ساخت وبلاگ

 

قهوه خانه ای کوچکم 
سَر ِ راهی 
رهگذران در من  
یکی بار می کند 
یکی بار می اندازد 
قرار بود قهوه خانه ای باشم 
اکنون کاروانسرایم 
اما همچنان کوچک 
با بند و بستی خاکی 
ریزش نور و  باران بر من
خاک حاصل خیز   
در من خانه گرفته است 
از این دست گاه 
 بهارمستی بر من می گذرد 
دیگر چه فرق می کند
قهوه خانه ای کوچکم 
یا کاروانسرایی خاکی ؟
در من بنشین و بنوش
بنویس و  بخوان 
زیر نور اندک 
شعر خاکی ام اذیتت نکند
محمدیزدانی‌جندقی‌

 

محمدیزدانی جندقی...
ما را در سایت محمدیزدانی جندقی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashtiyehejahaa بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:17

 عباس‌علمدارنوشته اند :آن روزِ کماندارِان‌, راهزن-شب زده -گردن کشیده گوش تا گوشتیر هرزه به زه می نشاندندبنابراین :زیر رگبار تیرگیسقای تشنه لب .                                      _پیروز_ از نهر  ِ ت محمدیزدانی جندقی...
ما را در سایت محمدیزدانی جندقی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashtiyehejahaa بازدید : 155 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:17

این‌فرصتی‌است‌،مغتنم‌ای‌دل‌راهی‌شویم،‌‌یک‌قدم‌ای‌دلدریای‌عشق،‌حضرت‌مولاست‌"ع"ما‌تشنگان،‌به‌شور‌وغم‌ای‌دلپرواز‌کن،‌به‌شوق‌زیارتهان،‌ای‌کبوتر‌حرم‌ای‌دل‌در‌شاهراه‌رو‌به‌حرم‌نیست‌غوغای‌هفت‌خوان‌وخم‌ای‌دل‌ محمدیزدانی جندقی...
ما را در سایت محمدیزدانی جندقی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashtiyehejahaa بازدید : 156 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:17